قاصدک
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند .....
عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند .
کلید قلب ، زندگی و روح من ... همه در دستان اوست . او مالک آن است فقط باید کلید را بچرخاند و بگذارد تا با تمامی شور و عشقم او را در بر گیرم.
زندگی را بی عشق سپری کن غم بزرگی است . اما این تقریبا برابر است با غمی که زندگی را ترک کنی بدون اینکه به کسی که عاشقش هستی بگویی که دوستش دارید .
گاهی در جستجوی چیزی هستید که نمی توانید آن را ببینید .
گاهی قلب چیزی را می بیند که چشم ها قادر به دیدن آن نیستند .
عشقی را داشتن و آن را از دست دادن بهتر از این است که هرگز عشقی نداشته باشی .
اگر بخواهید به قضاوت اشخاص بنشینید زمانی برای دوست داشتن انها نخواهید داشت.
امروز تو را بیشتر از دیروز ولی کمتر از فردا دوست دارم.
گر خودت را دوست نداشته باشی چگونه می توانی دیگران رادوست بداری؟
عشق حقیقی انجاست و به دنبال هیچ کسی نیست پس برو و ان را دریاب.
هرچه بیشتر عاشق باشی هم بیشتر ازار می بینی و هم بیشتر لذت می بری.
عشق مانند یک الا کلنگ پر فرازونشیب است.تورابه مسیر دیگر منحرف نخواهد کرد وبا تمام فرازو نشیب هایش به مقصد خواهد رساند.
قلب یک زن اقیانوسی از رازهاست.
با تو بودن مثل قدم زدن در صبحی بسیار روشن است بی گمان شور تعلق به انجا را دارم.
عشق بسیار شبیه یک کرگدن است کوته نظر و عجول. اگر نتواند راهی پیدا کند ان را خواهد ساخت.
وقتی مرد جوانی شکایت می کند که زنی قلب ندارد علامت مطمئنی است که ان زن قلبش را ربوده است.
عشق مانند بیسکویت ترد است که اسان ساخته میشود و اسان میشکند.
می توان در یک ان عاشق شد.رها شدن از عشق است که زمان می طلبد.
عشق یعنی هیچگاه نگویی(پشیمانم).
عشق همچون سنگ ثابت و همیشگی نیست بلکه همچون نان است که هر روز باید از نو ساخته شود.
قبل از عاشق شدن بیاموز چگونه در برف بدوی بدون اینکه ردپایی از خود بر جای بگذاری.
عشق-چگونه چنین کلام کوچکی معنایی چنان بزرگ دارد؟
کسانی که عشقی ورای دنیا دارند نمی توانند از ان جدا باشند. هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق.
وقتی کسی را دوست داری به او بگو فریاد بزن فورا و در همان لحظه بگو وگرنه تو را پشت سر خواهد گذاشت.
معشوق کسی بودن یعنی زندگی برای همیشه در قلب او.
عشق مانند جنگ است اسان شروع می شود و دشوار پایان می پذیرد.
عشق حقیقی ابدی است.
عشق...مانند شن روان است.اگر به ان چنگ بزنید از میان دستان شما خواهد لغزید. به ارامی پیمانه ای از ان بردارید تا روح شما را لبریز کند.
تنها عشق من از تنها تنفرم پدید امده است.
به من نگو چرا که همیشه ان را شنیده ام چیزهای زیادی برای نفرت وجود دارند ولی چیزهای بیشتری برای عاشق شدن.
شهوت برخاسته از ذهن است عشق برخاسته از قلب و روح.
عشق غذای روح است.
عشق مانند پیتزا است وقتی خوب است واقعا خوب است وقتی که بد است باز هم تا حدودی خوب است.
امروز عشق بورز تا هرگز دیروزت خالی نباشد.
زمانی که مرا بوسیدی متولد شدم وقتی که مرا ترکم کردی مردم ودر دو هفته ای که مرا عاشقانه دوست داشتی زندگی کردم.
من از عشق تو به چه چیزی خواهم رسید؟(( به عشق تو))
عشق واقعی را فقط می توان در چشمهای انسان عاشق دید. عشق نمی تواند حسد و غرور یا تشویش و نگرانی باشد عشق همان چیزی است که در اعماق قلب تو یافت می شود و اشتیاق کسی را دارد که قلب او نیز مشتاق توست.
خدا عشق است.
عشق عمل بی پایان بخشش است. یک نگاه محبت امیز که عادت می شود.
با خودت و با عشق صادق باش.
صدای یک بوسه به بلندای صدای گلوله ی توپ نیست اما انعکاس ان مدت زیادی باقی خواهد ماند.
از زمانی که تو را ملاقات کردم *ما*نسبت به * تو*یا* من* سحر امیز تر شده است.
عشق لحظه ای است که تا ابد می ماند.
بزرگترین درس زندگی را بیاموز عشق: فراموشی و بخشش.
بسیاری از ما در صورتیکه فلسفهی کاری که انجام میدهیم رابدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم کرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزتنفس میپردازیم.
1-بررسی دقیق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است که مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم
2-توضیح: زمانیکه که اطلاعات خود را جمعآوری کردیم، باید آنها را تا حد امکان تجزیه و تحلیل کنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار کنیم.
3- عشق: دوستداشتن خود باید به سرعت و کاملا در تمامی روشهای عملی و قابلاجرا در نظر گرفته شود.
4- تمرکز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یک مسئله تمرکز کنید و به عمق آن توجه کنید
5-تصور: ایجاد تصویری روشن که شخصیتی که مایل به رسیدن به آن هستید باعث ایجاد انگیزه و پیشرفت میشود
6-خط مشی: طرح و برنامه خود را با یک سازماندهی عالی تقویت کنید. در کنار هر هدف طولانیمدت سه هدف کوتاه مدت داشته باشید.
7- محرکها: شناختن محرکهای کاهش عزتنفس در ما، کمک میکند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.
8-تشویق: از آنجا که افراد با عزتنفس ضعیف از تشویق کردن خود غالبا پرهیز میکنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم که دائما شما را به خاطر پیشرفتهایتان تشویق کند.
9-تجربه: مطمئنترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزتنفس، تجربه شخصی آن است .
10- ارزیابی: باید بطور منظم و کامل پیشرفتهای خود را ارزیابی کنید.
عزت نفس یک ماهیت درونی است نه حالت ساکن و قابل لمس که بتوان آن را مستقیما مشاهده و ارزیابی کرد.
در اختیار داشتن بعضی از الگوهای قابل مشاهده در زمینهی حسن عزتنفس، انگیزه شما را برای رسیدن به هدفتان تقویت حواهد کرد. حال این سوال پیش میآید که چگونه میتوان فردی را با حسن عزتنفس قوی تشخیص داد؟ بعضی خصوصیات ظاهری و رفتاری آنها عبارت است از:
1) حتی در زمانهای چالشهای سخت در ظاهر راحت و کنترلشده عمل میکنند.
2) همیشه با آراستگی در دید عموم قرار میگیرند و نشاط و سلامت خود را نشان میدهند.
3) از لحاظ فکری و جسمی پرانرژی هستند و هدف مشخصی دارند.
4) ظاهر و باطن یکسانی دارند.
5) مثبت و خوشبین هستند.
6) مستقلا و خودمختار عمل میکند و در قبال کارهای خود مسئولانه عمل میکنند.
7) صمیمی و قابل اعتماد هستند و از خوشبختی دیگران ناراحت نمیشوند.
8) از حق خود دفاع میکنند در عین حال حق دیگران را ضایع نمیکنند.
9) به خود میاندیشند و در کنار موفقیتها، معایب خود را دیده و در رفع آن میکوشند.
بنظر میرسد به محض اینکه ما خود را بعنوان یک فرد احساس کردیم دانههای عزتنفس در ما جوانه میزند. گاهی عزت نفس ما قوی و گاهی ضعیف میشود و البته در این زمینه دوران کودکی ما نیز بسیار حائز اهمیت میباشد زیرا عادتهای اصلی ما در آن زمان شکل میگیرد.
چند نمونه از عواملی که عزتنفس کودکان را کاهش میدهد عبارت است از:
1) بیتوجهی به آنها و احساساتشان
2) مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتن
3)برطرف نشدن نیازهای اساسی آنها
4)مقایسه کردن آنها با دیگران
5) حمایت بیش از حد
6) تنبیه بیش از حد و ...
بررسیها نشان دادهاند کودکانی که در معرض چنین ضربههایی قرار میگیرند در دوران بزرگسالی از دو مسئله بهشدت رنج میبرند:
1) حالت شخصیت قربانی: هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارد و خوشبختیهای خود را ناپایدار میپندارند و هیچ انگیزهای برای رسیدن به خواستههایشان نخواهند داشت
2) نقص در مهارتهای اجتماعی و شخصیتی: قادر به حفظ روابط خود نیستند و اعتمادبهنفس ندارند و حتی در برابر تحسین دیگران دستپاچه میشوند
اما در زندگی روزمره کنونی حتی اگر دوران کودکی لذتبخشی داشته باشیم ممکن است عزتنفسمان آسیب ببیند و بعضی از مواردی که به عزتنفس در بزرگسالی اسیب میرساند عبارتاند از: مورد بیتوجهی و عدم پذیرش قرار گرفتن، مورد قضاوت غیرمنصفانه قرار گرفتن، فریب خوردن بخصوص از طرف فردی معتمد و …
و البته نباید تسلسلی که به محض دریافت یکی از این ضربهها در ما آغاز میشود را فراموش کنیم. آسیب این ضربهها بر افراد مختلف، متفاوت است و بستگی به عواملی از جمله: شدت ضربه و میزان قدرت و وضعیت اجتماعی، سلامتی جسمانی ما، کیفیت مهارتهای خود حفاظتی که ما را قادر میسازد به مقابله بپردازیم و توانایی ما برای مقاومت، دارد.
بنابراین امری ضروری است بدانیم در دفاع از عزتنفس خود، چگونه باید از روشهای موثر هدفدار و حتی جسورانه استفاده کنیم.